کتاب تخم مرغ طلایی
در این کتاب، داستان به جایی میرسد که قهرمان داستان با مشکل مواجه میشود و یک انسان سودجو در حال پیروزیست؛ در صورتی که قهرمان داستان با فکر کردن به راهحل میرسد. او موضوعی را که در جلوی چشم همه بوده و آنها نمیدیدند، بیان میکند. با راهحل قهرمان داستان به این نتیجه میرسیم که گاهی اوقات، پاسخها چقدر به ما نزدیک هستند و بدون توجه و دقت از آنها عبور میکنیم. همین موضوع مخاطب را به دقت در اطراف خود و تحلیل آنچه که میبیند، تشویق میکند. در حقیقت «تخممرغ طلایی» کلید طلایی درست زندگی کردن است.
چکیده کتاب:
داستان دو دوست به نام های سعید و مجید است که از طرف مدرسه به اردو برده می شوند و در آنجا یکی از بچه ها تخمه ی هندوانه آورده بود و پس از شکستن تخمه ها تصمیم می گیرند ناهار بخورند یکی نان و پنیر و گردو و دیگری دو تخم مرغ آورده بود. مجید که تخم مرغ آورده بود به سعید می گوید من یک تخم مرغ به تو می دهم ولی بعد با سودش از تو پس می گیرم.سعید بدون فکر قبول می کند و …
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.