کتاب ردپای خورشید
این کتاب فرازهایی از زندگی پیشوای سوم شیعیان، امام حسین (ع) را به تصویر می کشد. در فصل نخست این کتاب داستان هایی از ولادت تا آغاز امامت سرور و سالار شهیدان، حسین بن علی (ع) آمده است؛ همان خورشیدی که هرگز خاموش نمی شود!
و در فصل دوم، از آغاز امامت تا روز عاشورا از نظرتان می گذرد. بیشتر داستان ها از کتاب فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع) انتخاب و از آن استفاده شده است.
گزیده ای از کتاب:
حسن جان، دیدی چه کار کرد؟
حسن (ع) گفت: آن پیرمرد را می گویی؟ آری دیدم. او در اشتباه است.
حسین گفت: چگونه او را آگاه کنیم؟
حسن گفت: از ما که به جای نوه های او هستیم، قبول نمی کند. اگر به او بگوییم، ممکن است تا پایان عمرش خاطره ی تلخی از وضو در ذهنش بماند.
این دو برادر سرانجام در کوتاه ترین زمان، بهترین راه را انتخاب کردند. دو نفری نزدیک پیرمرد رفتند و طوری وانمود کردند که گویی اختلاف دارند.
یکی می گفت: وضوی من صحیح است. و آن دیگری می گفت نه، وضوی من کامل تر و صحیح تر است.
پیرمرد پرسید: بچه ها! چه شده، چرا با هم بگو مگو می کنید؟
بچه ها اختلاف خود را بازگو کردند و از پیرمرد خواستند تا درباره ی وضوی آن ها داوری کند و نظر بدهد.
هر دو وضوی صحیح و کاملی گرفتند. پیرمرد هر چه دقت کرد، اشتباهی در وضوی آن دو ندید و فهمید هدف نوجوان ها چه بود و به اشتباه خود پی برد و از ادب آنان به وجد آمد و گفت:
بچه ها، وضوی هر دوی شما صحیح است. وضوی من اشتباه بود و شما با این کارتان مرا آگاه کردید.
هسر پیرمرد که آن طرف تر ایستاده بود، نزدیک آمد و با دیدن بچه ها آن ها را شناخت، سپس آنان را در آغوش گرفت و بوسید.
پیرمرد هنگامی که فهمید آن دو نوجوان آگاه و با ادب، حسن و حسین (ع)، فرزندان زهرا (س) هستند، اشک شوق در چشمانش حلقه زد و گفت: از شما ممنونم بچه ها! شما وضوی صحیح را به من آموختید. جانم فدایتان و پدر و مادر و جدتان که به حقیقت معلم امت هستید.
پیشنهاد ما کتاب قهرمان غدیر (آشنایی کودکان و نوجوانان با واقعه غدیر خم و ولایت امیر مومنان حضرت علی ع)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.