کتاب شعر خانه ی قبلی خانه ی بعدی
در این شعر بلند دست در دست کودک به روزهای جنینی بازمی گردیم. روزهایی که سرشار از تلاش و تکاپو برای رشد و ساختن اندام ها و ارگان های گوناگون است. تلاش و تکاپوی جنین را برای کسب تمامی آنچه که برای هماهنگی با شرایط زیستی دنیا نیاز دارد، تماشا کرده و با او یک بار دیگر به دنیا متولد می شویم. تولدی که با درک این مفهوم حاصل شده است که دنیای ما رحم بزرگی است که در آن باید خود را برای شرایط زیستی جهان پس از وفات آماده کنیم. ره توشه ی این راه بی نهایت را با کسب ابزارهایی هماهنگ با شرایط زیستی آخرت بسازیم و یک لحظه هم از پا ننشینیم تا برای یک تولد شیرین آماده باشیم.
در کتاب های این زیرمجموعه (اگر دوست نداری می توانی کرم بمانی، وقتش نیست، کت چرمی ات را پاره کن و خانه ی قبلی، خانه ی بعدی) تلاش شده است کودک را با این مفهوم آشنا سازد که دنیا در برابر آخرت خاصیت رحمی دارد و وظیفه ی ما در زندگی دنیایی کسب خصوصیاتی است که بال پرواز ما در جهان دیگر خواهند بود.عدم آشنایی با این مفهوم، انسان را در مواجهه با مرگ به پوچی و نیست انگاری می کشاند و هیچ چیز سخت تر و غم انگیزتر از زیستن برای هیچ نیست.
گزیده ای از کتاب:
نام مرا شاید بدانی
یک بند انگشتی زیبا
حتی مراشاید ببینی
روزی که می آیم به دنیا
خوشحالم از اینکه خدا خواست
من در دل مادر نشستم
تا کودکی سرزنده باشم
از تنبلی ها دست شستم
شنبه شروع کار و بار است
شنبه پر از شعر و ترانه
غرق تلاش و پشتکارم
در خلوت این آشیانه
باید به فکر چشم باشم
تا کل دنیا را ببینم
گل چیست یعنی؟ دوست دارم
با دست خود یک گل بچینم
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.