کتاب « فرانکلین حوصله ندارد »
بهترین دوست فرانکلین، سمور آبی، از آنجا رفته است و فرانکلین بسیار ناراحت است برای همین از صبح بیحوصله و عصبانی است.
پیشنهاد صبحانه خوشمزه مادر را رد میکند، لیوان دوستداشتنیاش را میشکند، اسباببازیهایش را پیدا نمیکند.
بیرون رفتن با دوستانش هم حال او را بهتر نمیکند. انگار امروز هیچ چیز خوب پیش نمیرود.
یخ روی آبگیر نازک شده و اسکیتبازی ممنوع است.
سورتمهشان هم فقط نیمی از شیب را پایین میآید و مجبور میشوند بقیه راه را پیاده برگردنند و حسابی سردشان میشود.
فرانکلین به خانه برمیگردد و با لگد برجی را که با سمور آبی ساخته بود، خراب میکند و سرانجام گریه را سر میدهد و دلیل ناراحتیش را به پدر میگوید.
پدر به او نشان میدهد که ناراحتیاش را میفهمد.
او را بغل میکند و اجازه میدهد تا آرام شود و بعد به او یاد میدهد که چگونه میتواند هنوز هم با سمورآبی دوست باشد.
« فرانکلین حوصله ندارد » از مجموعه داستانهای فرانکلین است که در ۳۰ جلد به ترسها، نگرانیها و مشکلات رفتاری کودکان میپردازد. داستانهای فرانکلین به ۳۸ زبان ترجمه شده است و نزد کودکان سراسر دنیا محبوب است.
در داستانهای فرانکلین، هر داستان با شمردن تواناییها و کارهایی که فرانکلین از عهده آنها برمیآید شروع میشود و سپس به مشکلات و ناتوانیهای او میپردازد.
این نکته از ویژگیهای این کتاب است و به مخاطب نشان میدهد که هر انسانی مجموعهای از تواناییها و ناتوانیهاست.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.