کتاب ما فرشته ها (۹۰ قصه از حضور فرشتگان در زندگی روزمره، پرورش معنوی کودکان در سایه ی سبک زندگی اسلامی)

کتاب ما فرشته ها

در دین اسلام، پدر و مادر موظف اند که بلافاصله پس از تولد فرزندشان، بذر ایمان به غیب را در جان او بنشانند و روح او را با عطر معنوی اذان و اقامه خوشبو سازند. ایمان به غیب، جنبه های گوناگونی دارد که اصلی ترین بخش آن، ایمان به وجود خدای یگانه و مهربانی است که در همه جا حضور دارد و از همه چیز آگاه است. این بخش از ایمان، مهم ترین پایه ی تربیت دینی است که بدون آن، تربیت دینی تحقق نمی یابد.

پس از ایمان به خدا، ایمان به جهان آخرت، مهم ترین عنصر ایمان به غیب است که آثار فراوانی در اصلاح زندگی آدمی و دور کردن خطرها از او دارد. از دیگر عناصر مهم در ایمان به غیب، ایمان به وجود فرشته ها و حضور فعال آنان در جای جای زندگی انسان است. بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت ع فرشته ها، رفتارهای ما آدمیان را می بینند و نسبت به آن ها واکنش نشان می دهند. از کارهای خوبمان شاد می شوند و دعایمان می کنند و از کارهای بدمان ناراحت می شوند و اعتراض می کنند. این بخش از ایمان به غیب نیز مانند دو بخش پیشین، اثر عظیمی در اصلاح انسان و ایجاد شرم و حیا در او دارد. کسی که به وجود ماموران ناپیدای خدا در اطراف خود باور داشته باشد، به راحتی به سوی گناه نمی رود و به آسانی دست به معصیت نمی آلاید و به اندک وسوسه ای تسلیم شیطان نمی گردد.

در کنار توجه به جنبه های متنوع تربیت و رشد کودک، ما نباید از تربیت و رشد معنوی او غفلت ورزیم. انسان، موجودی جسمانی، عقلانی و روحانی است و در تربیت او، هیچ یک از این ابعاد نباید مورد بی توجهی قرار گیرد. تربیتی که هیچ اهتمامی به رشد معنوی ندارد، تربیتی ناقص، بی ثمر و حتی زیانبار است و همه ی سرمایه های آدمی را به هدر می دهد و او را در انواع و اقسام رنج ها و دردها و تناقض ها و آشفتگی ها اسیر می سازد.

کتاب مافرشته ها اثری جذاب است که برای تقویت رشد معنوی کودکان و توجه دادن کودکان به حضور فعال فرشته ها در زندگی نوشته شده است. این کتاب، نود حکایت دارد که همه ی حکایات، با الهام از معارف دینی پدید آمده اند.

گزیده ای از کتاب:

تشویق روزه داران

امسال ماه رمضان، وسط تابستان است. به همین خاطر، روزه گرفتن برای آقا مجید، خیلی سخت است. ساعت شش عصر که از محل کارش برمی گردد، حال حرف زدن هم ندارد، یکراست به اتاقش می رود و می خوابد. آقا مجید، در یک کارخانه ی پارچه بافی کار می کند. او مدیر مالی کارخانه است و باید از هفت صبح تا پنج عصر، در کارخانه باشد. آفرین به او که سختی روزه داری را تحمل می کند و به خاطر گرما و تشنگی،، روزه اش را نمی خورد. خدا آدم هایی مثل آقا مجید را خیلی دوست دارد. وقتی کسی در یک روز گرم، روزه می گیرد، خدا گروهی از ما فرشته ها را پیش او می فرستد که به او دلگرمی بدهیم. ما هم بر صورت آن بنده ی خدا، دست می کشیم و او را به ادامه ی روزه داری، تشویق می کنیم. در هنگام افطار هم خدا به ما فرشته ها می گوید: ای فرشته های من! شاهد باشید که من او را در آمرزیدم.