قصه های حیوانات در قرآن : کلاغ هابیل و قابیل
خداوند در قرآن کریم، قصه های زیبا و شیرینی آورده است. در بعضی از این قصه ها، حیوان ها نقش مهمی به عهده دارند. بعضی معجزه ی یکی از پیامبران خدا هستند و بعضی به پیامبر دیگری کمک می کنند. قصه هایی مثل قصه ی شتر صالح، فیل ابرهه، کلاغ قصه ی هابیل و قابیل، نهنگ قصه ی یونس و یا هدهد در قصه ی سلیمان.
در این کتاب با قصه کلاغ هابیل و قابیل آشنا می شوید.
بخشی از داستان:
در گذشته های دور، خیلی خیلی دور… کلاغی بر شاخه ی درختی نشسته بود و به دو برادر، هابیل و قابیل از فرزندان حضرت آدم بودند و می خواستند قربانی های خود را به خداوند هدیه کنند. قابیل بخیل و تنگ نظر بود. او چند خوشه ی گندم نارس و سبز با خود آورده بود. اما هابیل جوانی بخشنده و بلند نظر بود و خدا را دوست می داشت، به همین خاطر چاق ترین گوسفندش را با خود آورد و …
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.